1- نه فقط شواهد موجود نظیر ماهیت اسلامی، ضد آمریكایی و ضد اسرائیلی انقلاب های كنونی منطقه به وضوح نشان می دهند كه این خیزش ها از انقلاب اسلامی در ایران نسخه برداری شده است، بلكه علاوه بر ملت های مسلمان و انقلابی، كه ایران اسلامی را الگوی حركت خود معرفی میكنند، دشمنان تابلودار بیرونی نظیر مقامات و استراتژیست های آمریكایی و اروپایی و اسرائیلی نیز، با ارائه دلایل و شواهد فراوان، انقلاب های مورد اشاره را برخاسته از ایران اسلامی ارزیابی می كنند و این گزاره بارها از سوی مقامات رسمی غرب تكرار شده است كه «شورش های منطقه- شما بخوانید انقلاب ها و خیزش های اسلامی- از ایران شروع شده و باید در ایران نیز تمام شود.» و به گفته «دانیل پایپس» نقطه پایانی آن است كه ملتهای شورشی(!) از حمایت و پشتیبانی ایران مایوس شوند.
دعوت از ملك عبدالله به عنوان یكی از حكام دست نشانده و نشان دار آمریكا و اسرائیل كه این روزها با خروش توده های مردم اردن علیه حاكمیت تحمیلی خویش روبروست، به مفهوم آن است كه جمهوری اسلامی ایران در چالش و درگیری میان مردم مسلمان اردن و ملك عبدالله، جانب پادشاه اردن را گرفته و به حمایت آشكار از این حاكم دست نشانده آمریكایی- اسرائیلی روی آورده است.
2- آمریكایی ها طی 3 دهه گذشته با همه توان و امكانات خود در پی مذاكره با ایران بوده و هستند و انكار نكرده و نمی كنند این مذاكره را برای حل و فصل مشكلات فیمابین نمی خواهند، بلكه مقصود اصلی- به قول آقا- فقط مذاكره است! و حتی نه رابطه...! چرا؟! زیرا مقاومت سی و چند ساله ایران اسلامی درمقابل دشمنی ها و توطئه های بی وقفه آمریكا و متحدانش، سایر ملت های مسلمان را به این نتیجه رسانده است كه می توان در مقابل زورگویی ها و باج خواهی ها و غارتگری های آمریكا ایستاد و نه فقط چیزی از دست نداد، بلكه قدرتمندترین، علمی ترین و آزادترین كشور منطقه نیز بود. مقصود آمریكا از باز كردن باب مذاكره با ایران فقط این بود كه بلافاصله بعد از آغاز مذاكره، این رخداد را به رخ ملت ها و نهضت های اسلامی منطقه بكشد و برای آنها فاكتور كند كه اگر الگوی شما برای مقابله با حاكمان دست نشانده و حامیان بیرونی آنها، ایران اسلامی است، ایران نیز نهایتاً چاره ای جز كنار آمدن با آمریكا نداشت!
3- حالا تصور كنید كه وقتی مردم مصر، تونس، اردن، یمن، بحرین، عربستان و... خبر دعوت رئیس جمهور كشورمان از ملك عبدالله پادشاه اردن را می شنوند، چه احساسی به آنها دست میدهد؟ آیا غیر از این است كه الگوی حركت خویش را خدشه دار می بینند! و به همان نتیجه دلخواه آمریكا و متحدانش میرسند كه ایران اسلامی هم بعد از سی و چند سال ایستادگی در مقابل قدرت های استكباری چاره ای جز كنار آمدن با آنها و دست كشیدن از آموزه های اسلامی و انقلابی نداشت؟! ملك عبدالله، با توصیه سازمان سیا، به جای برادر ملك حسین كه سال ها ولیعهد اردن بود به پادشاهی رسید. او از حامیان سینه چاك رژیم صهیونیستی است. او از نخستین روزهای حاكمیت تحمیلی خود بر مردم مسلمان اردن، در نقش یكی از مهره های آمریكا و اسرائیل به دشمنی و كینه توزی علیه جمهوری اسلامی ایران برخاست، وی از عناصر اصلی رژیم صهیونیستی در دامن زدن به موج ایران هراسی است و در جریان جنگ 33 روزه حزب الله و 22 روزه حماس با اسرائیل، آشكارا از رژیم صهیونیستی حمایت می كرد و... حتی یك نقطه روشن نیز در كارنامه سیاه او دیده نمی شود و مخصوصاً؛ امروزه، سركوب مردم مسلمان اردن در جریان خیزش اسلامی و عدالتخواهانه آنها، لكه ننگ دیگری است كه بر پیشانی او نقش بسته است.
4- تمامی شواهد و قرائن حكایت از آن دارند كه پروژه دعوت از ملك عبدالله، توطئه ای موذیانه است كه علیه انقلاب اسلامی و نیز، جایگاه ضد صهیونیستی و شناخته شده رئیس جمهور محترم طراحی شده و كلید خورده است. بدیهی است كه پیامدهای خسارت آفرین و عواقب سوء این دعوت نمی تواند با شخصیت انقلابی و اسلامی دكتر احمدی نژاد همخوانی داشته باشد، بنابراین، پرسش آن است كه این پوست خربزه دشمن را چه كسانی در پوشش دوست زیر پای دولت گذاشته اند؟! پاسخ این سؤال چندان پیچیده و دشوار نیست، به عنوان مثال باید دید چه كسانی برای ارتباط با سران برخی از كشورهای منطقه اصرار به دور زدن وزارت خارجه و انجام سفرهای بیرون از كنترل و چرخه تعریف شده دستگاه دیپلماسی كشور داشته اند؟!...و ده ها اقدام سؤال برانگیز دیگر از جانب برخی افراد نزدیك به رئیس جمهور محترم كه تاكنون علی رغم اعتراض و انتقاد دوستداران واقعی دولت با كمترین توضیح قانع كننده ای روبرو نشده است؟! و...
گفتنی است كه براساس اخبار و گزارش های موثق، این روزها تحلیل های مشكوكی درباره تحولات كنونی منطقه از سوی چند چهره غیرایرانی و از طریق برخی عوامل مرتبط با آنان كه متاسفانه به محافل خاصی در دولت نیز نزدیك هستند، ارائه می شود كه توضیح بیشتر در این باره را به بعد موكول می كنیم.
5- و بالاخره، با توجه به نكات فوق كه فقط اندكی از بسیارهاست، پیشگیری از سفرپادشاه اردن یك ضرورت اجتناب ناپذیر است، ولی شنیده شده برخی از نزدیكان دكتر احمدی نژاد با القای این توهم كه دعوت رسمی از سوی رئیس جمهور محترم صورت پذیرفته و لغو آن بیرون از عرف دیپلماتیك است! بر انجام این سفر اصرار می ورزند و حال آن كه سفر یاد شده در صورت انجام، ضربه بزرگی به اعتبار ایران اسلامی و دولت انقلابی دكتر احمدی نژاد خواهد زد، بنابراین، شایسته و بایسته آن است كه رئیس جمهور محترم با انتشار یك بیانیه رسمی به صراحت و با افتخار اعلام كند كه در راستای حمایت از خیزش مقدس ملت های مسلمان منطقه حاضر به میزبانی حاكم دست نشانده آمریكایی ها و صهیونیست ها نیست.
نظرات شما عزیزان: